به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران، حادثه آتشسوزی در اسکله شهید رجایی بندرعباس که اتفاق افتاد، در کسری از ثانیه عکس و فیلمهای بسیاری از آن در فضای آنلاین منتشر شد. در این میان فیکنیوزها و اخبار جعلی هم تا توانستند جولان دادند، اصلاً انگار در هر حادثه و رویدادی به یکباره ظاهر میشوند. فرقی ندارد حادثه دردناک ساختمان پلاسکو یا متروپل آبادان باشد یا سیل و زلزله و تصادفهای زنجیرهای. آنها تصاویر متأثرکننده را منتشر میکنند، اما با هر کلیک و انتشار، ذهن و روان افراد جامعه است که نشانه گرفته میشود. آمارها نشان میدهد انتشار محتوای دستکاری شده در فضای رسانههای سنتی و دیجیتال بیشتر شده است. یک ضربالمثل هم هست که میگوید «حقیقت تا کفشهایش را بپوشد، دروغ دنیا را دور زده است.»
این ضربالمثل شاید شفافترین تعریف از اخبار جعلی است. در گذشته، دریافت اخبار از منابع محدود و معدودی مانند رادیو، تلویزیون و روزنامهها بود، اما با ظهور فضای آنلاین، این فرآیند بهطور چشمگیری تغییر کرده است. حالا رسانهها 24 ساعته و فوری در دسترس همه هستند و به یک بخش ضروری از زندگی ما تبدیل شدهاند. اما این دسترسی دائمی به اخبار، وقتی اخبار غیرواقعی هستند، میتواند اثرات منفی بر روح و روانمان داشته باشد.
صبح تا شب خبرهای مختلفی مقابل چشمانمان رژه میروند. هر خبری را میخوانیم، هر عکس و ویدیویی را میبینیم و هر کدام را که دوست داشته باشیم در گروهها و صفحات مختلف بازنشر میکنیم. اما گاهی انگار حقیقت در لایههایی پنهان میشود، اینجاست که افزایش انتشار اطلاعات نادرست مشکلاتی را ایجاد میکند. فیکنیوزها یا اخبار جعلی، اخبار نادرستی است که هدف از تولید و انتشار آنها ضربه زدن به یک دیدگاه یا تفکر یا تأمین منافع سودجویان از دیگر افراد با به خطر انداختن منافع آن دسته از افراد مورد نظر است. این اخبار همیشه وجود داشتهاند، ولی با گسترش شبکههای اجتماعی و میزان دسترسپذیری و نقش مردم در جابهجایی و سهولت انتشار و توزیع، تأثیرگذاری این اخبار هم بیشتر شده است. وقتی یک خبر جعلی در مقیاس گستردهای منتشر و مدام در دید مخاطب تکرار میشود، میزان تأثیرگذاری آن خبر، هم از جنبه باورپذیری و هم از جنبه گسترشپذیری بیشتر میشود.
سلامت روان در تیررس اخبار جعلی
نقش رسانههای دیجیتال در تغییر ماهیت خبر بویژه در چند دهه اخیر بسیار برجسته بوده است. آنی میلر، روانشناس معروف، خواندن مداوم اخبار را مضر میداند:«قرار گرفتن مداوم در معرض اطلاعات منفی میتواند بر مغز ما تأثیر بگذارد. وقتی ما تهدیدی را تجربه میکنیم، مغز واکنش مبارزه یا گریز را فعال میکند و سیستمهای بدن ما نیز بر این اساس واکنش نشان میدهند.»
دکتر علی خواجهحسینی با اشاره به اینکه یکی از ویژگیهای مهم و بارز زندگی در دنیای امروز بروز حوادث غیرمترقبه طبیعی یا غیرطبیعی است میگوید:«افراد جامعه به دلیل عوارض جسمی، روانی و اجتماعی جبرانناپذیر از چنین حوادثی متضرر میشوند، اما نحوه برخورد با این حوادث است که میتواند تعیینکننده سطح کارکردهای روانی و اجتماعی افراد باشد. یکی از مهمترین مسائلی که خود را متعاقب حوادث نشان میدهد، موضعگیری رسانههاست، رسانهها بویژه رسانههایی که مخاطب ندارند یا از چهارچوبها و ضوابط خاصی پیروی نمیکنند؛ با دروغپردازی به جذب مخاطب میپردازند تا بتوانند جایگاه خاصی در جامعه پیدا کنند.
بنابراین باید شیوههای این رسانهها را برای ارائه اخبار جعلی بشناسیم.» او در مورد روشهای ارائه اخبار جعلی و تأثیرات آن میگوید:«یکی از روشها این است که بخشی از حقیقت را با یک دروغ همراه میکنند و باعث میشوند ذهن به طور شناختی بین حقیقت و آنچه که حقیقت مسلم و باورپذیر است یک پیوند شناختی برقرار کند. خواهناخواه حقیقت و دروغ با هم تداعی میشوند و در ذهن افراد جای میگیرند. در قدم اول، هدف آن رسانه تأمین میشود، اما شایعات برای تخلیه احساسات منفی و تنشی که ناشی از حادثه در افراد ایجاد شده، پراکنده میشود. گاهی اخبار جعلی را با ایجاد یک شرایط ناخوشایند مثل ترس و وحشت بیان میکنند، این خبر با احساسات منفی افراد گره میخورد و باعث میشود ناخودآگاه ترس و وحشت ناشی از آن حادثه را با اخبار جعلی که میشنوند ربط دهند که سبب پیامدهای منفی بر روان افراد میشود. مهمترین پیامد این است که علت حادثه را به شکل غیرواقعی تعبیر و تفسیر میکنند.
راویان اخبار جعلی با برانگیختن انگیزهها و هیجانهایی که بیشتر با افراد جامعه همراه است مثل خشم، عشق، میهندوستی، حس انتقام یا انواع و اقسام احساسات، هیجانات و انگیزههای بشری، تلاش میکنند دروغها باورپذیر شوند.» این روانشناس با بیان اینکه یکی از مهمترین تغییراتی که با عصر دیجیتال در اخبار به وجود آمده استفاده گسترده از تصاویر ایجاد شده توسط کاربران است، میگوید:«این تصاویر بیشتر توسط افرادی که بهطور مستقیم در رویدادهای خبری حضور دارند یا شاهد آنها هستند، ثبت و به اشتراک گذاشته میشود.
این نوع تصاویر بویژه در مواقع بحرانی و فاجعهآمیز، مانند بلایای طبیعی، حملات تروریستی یا حوادث انسانی، توجه زیادی را جلب میکند و مخاطبان بهطور لحظهای و از نزدیک شاهد وقایع مهم میشوند. تصاویر ثبت شده در تلفنهای هوشمند افراد که گاه بهطور مستقیم از قربانیان یا شاهدان رویدادها ضبط میشود، اغلب محتوای بسیار تکاندهنده و احساسی دارد که میتواند احساسات مخاطبان را برانگیخته و موجب اضطراب، نگرانی و حتی افسردگی شود. این تصاویر که بهطور مستقیم و بدون هیچگونه پردازش یا فیلتر شدن در اختیار مردم قرار میگیرد، تأثیرات منفی شدیدی بر اعصاب و روان افراد میگذارد. مثلاً تصاویر ترسناک از فجایع طبیعی مانند سونامی یا زلزله میتواند ترس و اضطراب را بین افراد گسترش دهد و به نوعی حس ناامنی و وحشت را در جامعه ایجاد کند. این ارتباط لحظهای با رویدادهای تلخ و تکاندهنده میتواند بویژه برای افرادی که از نظر روانی یا عاطفی حساستر هستند، آسیبزننده باشد. در حقیقت، قرار گرفتن در معرض مکرر این نوع تصاویر میتواند بهطور مستقیم با افزایش سطح اضطراب و استرس افراد ارتباط داشته باشد و حتی منجر به اختلالات روانی نظیر PTSD (اختلال استرس پس از سانحه) شود.»
خواجهحسینی با تأکید بر تقویت تابآوری در مواجهه با بحرانها میگوید:«با شناخت روشهایی میتوانیم سلامت روانمان را در مواجهه با اخبار جعلی تضمین کنیم. باید سعی کنیم از چنین رسانههایی به عنوان منابع خبری استفاده نکنیم.
رصد اخبار فقط باید از منابع خبری موثق و افراد شناخته شده باشد. به طور کلی، در حالی که تصاویر بصری میتوانند قدرت بالایی در انتقال اخبار و ایجاد آگاهی عمومی داشته باشند، باید توجه داشته باشیم که این تصاویر میتوانند بار احساسی سنگینی به همراه بیاورند. بنابراین باید راهکارهایی برای مدیریت و کنترل اثرات منفی این تصاویر بر سلامت روان افراد وجود داشته باشد. یکی از این راهکارها میتواند آموزش افراد برای مدیریت مواجهه با اخبار و تصاویری باشد که ممکن است بر سلامت روانی آنها تأثیر بگذارد. مهم است که بدانیم اخبار جعلی، احساس اضطراب و ناامنی را به مخاطب القا میکند، بنابراین نباید اجازه دهیم اضطراب در جامعه منتشر شود. نکته مهم دیگر این است که در مواجهه با بحرانها سعی کنیم از تکنیکهای تابآوری بهره بگیریم و آرامسازی جسمی، روحی و روشهای مراقبه و ذهنآگاهی و طرحوارههای مثبت را در خودمان تقویت کنیم. از طرفی باید تلاش کنیم پیوندهای اجتماعی و شبکه حمایتهای عاطفیمان را در میان اعضای خانواده، دوستان و همکاران حفظ کرده تا بتوانیم بر اضطراب غلبه کنیم.»
نظر شما